دیروز خدمت سلطانالآیینه رسیدم تا بگویم چیز قابل عرضی ندارم و شروع به خاطرهگویی کردم گفتم حتما به یاد دارید بین بعضی از معلمان در گذشتههای دور بر سر رفتن به بعضی از مدارس دور افتاده و محروم دعوا بود و کلاسها در انحصار و اختیار چهرههای معدود و محدود که توان یا حوصله کار کردن نداشتند ولی اضافهکار و پاداش نقاط خاص هم میخواستند، زیرا سوال و بازخواست و بازدید و کلا انتظاری در کار نبود تا اینکه آقای فلانی که جوان جویای نام با شعار تحول و عدالت بود رییس اداره آموزشوپرورش شد و اول از دورافتادهترین و صعبالعبورترین مدرسه منطقه شروع به بازدید و رسیدگی کرد و به روال رسم بازدید روسا از مدارس اول سرویسهای بهداشتی و آبخوریها را بازدید و سپس به کلاس پنجم مدرسه رفت.
پس از چند پرسش و پاسخ و صحبت با دانشآموزان دید «خانه از پایبست ویران است» با عصبانیت از معلم کلاس که اتفاقا مدیر آموزگار مدرسه هم بود پرسید علت این همه عقبماندگی مدرسه و سطح سواد بچهها چیست؟ معلم گفت: آقای رییس! من هیچ تقصیری ندارم کوتاهی از مدیر قبلی و معلمان پایههای پایینتر است. رییس فرهنگ سپس با قهر و عصبانیت به اداره بازگشت و پرونده مدرسه و مدیر و معلمان سالهای قبل را از بایگانی خواست دید چندین سال است که همین آقا، معلم پایههای پایینتر و با حفظ سمت، مدیر مدرسه هم بوده و دوستانش هم دیگر کلاسها را اداره میکردند خاطره که به اینجا رسید سلطانالآیینه نگاهی به حقیر کرد و گفت منظور؟ من که منظوری نداشتم حرف را عوض کردم و گفتم خبر دارید: عدهای از رجل سیاسی نامزد ریاست جمهوری شده و همه از مشکلات و ضعفهای مردم و کشور میگویند قرار است بیایند به برکت قدمشان مملکت را گلستان و همهجا را پر از ناز و نعمت کنند. صحبت که به اینجا رسید سلطانالآیینه جمله مشهور خود را گفت: زباندراز عزیز! «چایتان را میل بفرمایید!» یعنی بیش از حد گفتی و درسُفتی، بیزحمت به کارتان برسید!! والسّلام.
زباندراز
- نویسنده : زبان دراز
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 21,ژانویه,2025